داستان سرایی برند و نوآوری ؛ دو بال قدرت سازمان .
در دو، سه سال اخیر که مسیر فعالیت حرفه ای و تخصصی ام بیش از گذشته در مسیر اکوسیستم نوآوری قرار گرفته ، سعی کرده ام در کارگاههای آموزشی و پروژه های خود بر مدلهایی از توسعه کسب و کارها تمرکز کنم که توسعه و جایگاه سازی را در هر دو بعد تخصصی ام یعنی برند و نوآوری مورد توجه قرار دهد و عملا منحنی قدرت سازمانها را بر پایه داستان سرایی برند و نوآوری دنبال میکنم
منحنی قدرت برند نموداری است که نشان دهنده رابطه بین زمان و توسعه برند است. منحنی قدرت برند تاثیر زیادی از عوامل مختلفی مانند ترویج و تبلیغات، ارتباط با مشتریان، کیفیت محصولات و خدمات، قیمت گذاری، و واکنش درست به رقبا دارد. اگر یک برند بخواهد موفقیت بیشتری داشته باشد، باید با همه این عوامل به طور همزمان کار کند، اما دو عامل “نوآوری” و “داستان سرایی برند” دو مزیت رقابتی ویژه ای هستند که بر همه این ابزارها ، حداقل در ایران برتری دارند ، باید گفت که: نوآوری باعث می شود که برند با مزیت و سرعت بیشتری به روز رسانی شده و محصولات جدید و بهبود یافته را با استفاده از ابزارها و مدلهای جدید به مشتریان ارائه دهد و این باعث می شود که برند توانایی رقابت با برندهای دیگر را برای خود افزایش ویژه دهد و قدرت برند بیشتر شود. همچنین داستان سرایی برند ابزار قدرتمندی است که به برند کمک می کند تا شخصیت و جایگاه مشخصی در ذهن مشتریان ایجاد کند، این باعث می شود که مشتریان به خاطر داشته باشند که چه ایده ها ، ارزش هایی و داستانهایی پشت برند وجود دارد و این باعث می شود که برند قدرتمندتر شود و بیشتر به ذهن و قلب افراد نفوذ کند. با همکاری نوآوری و داستان سرایی برند، برند می تواند از طریق ایجاد محصولات جدید و بهبود یافته و سپس با داستان سرایی قدرتمند خود علاوه بر توانایی رقابت با دیگر برندها، قدرت بیشتری در برابر مشتریان خود نیز پیدا کند. به طور خلاصه، انجام همزمان نوآوری و داستان سرایی برند بر منحنی قدرت برند تاثیر مثبت و مزیت دار دارد.